سه سال قبل پس از آنکه در یک مهمانی شبانه مردی به نام فخرالدین با شلیک گلوله یک ناشناس به قتل رسید، تیمی از کارآگاهان جنایی ورامین رسیدگی به این جنایت مبهم را آغاز کردند.
در نخستین بررسی ها مشخص شد قربانی حادثه از مدتی قبل با اعضای یک خانواده اختلاف شدیدی داشته و این مسئله ممکن است انگیزه این جنایت باشد.
با این فرضیه پلیسی کارآگاهان به جوانی به نام مهدی مظنون شده و وی را به اتهام تیراندازی مرگبار بازداشت کردند، اما وقتی در جریان تحقیقات پلیسی مشخص شد این مرد نمی تواند دست به این جنایت زده باشد وی تبرئه شد.
رگبار گلوله به سوی خودرو زانتیا
با گذشت مدتی از این جنایت خونین در حالی که تحقیقات پلیسی برای یافتن عامل قتل در میهمانی بینتیجه مانده بود، کارآگاهان پلیس در جریان حادثه خونین دیگری قرار گرفتند.
در جریان این حادثه 4 جوان که در کنار جاده «محمودآباد-کهریزک» کمین کرده بودند، ناگهان به یک خودروی زانتیا حمله ور شده و پس از به گلوله بستن 4 سرنشین آن که اعضای یک خانواده بودند در تاریکی شب از منطقه گریخته بودند.
در جریان این حادثه که به نظر می رسید یک انتقامجویی خونین باشد، راننده جوان خودرو به نام مهدی به قتل رسیده بود ولی بقیه خانوادهاش مجروح شده بودند در حالی که در همان بررسی های اولیه مشخص شده بود مقتول همان جوانی است که مدتی قبل از اتهام قتل تبرئه شده بود کارآگاهان دربازجویی از پدر وی دریافتند یکی از شلیک کنندگان خواهر زاده فخرالدین به نام بهادر است که به انگیزهای نامشخص به همراه 3 دوست خود در کمین مرگ مرد جوان و خانوادهاش که از یک میهمانی در پاکدشت برمیگشتهاند نشسته است.
با آغاز عملیات مشترک کارآگاهان پلیس ورامین و پاکدشت، کارآگاهان رد 3 همدست مهدی را در شهریار زدند و آنها را در یک عملیات غافلگیرانه به دام انداختند اما بهادر موفق به فرار شده بود.
دستگیری پس از 16 ماه فرار
با فرار مرد جوان عملیاتی کشوری برای ردگیری وی آغاز شد ، اما در حالی که هیچ سرنخی از مخفیگاه مرد جوان وجود نداشت کارآگاهان دریافتند بهادر در پشت پرده چندین پرونده جعل اسکناس و شرارت قرار دارد.
به این ترتیب رسیدگی به این پرونده در اختیار پلیس امنیت ورامین قرار گرفت ، کارآگاهان پلیس امنیت این بار از طریق منابع اطلاعاتی خود متوجه شدند که بهادر به تازگی به ورامین بازگشته و در خیابان طالقانی این شهرستان در یک خانه مجردی زندگی می کند.
به این ترتیب، خانه مورد نظر شناسایی و تحت مراقبتهای نامحسوس قرار گرفت تا اینکه ماموران عصر سهشنبه 5 خرداد در یک عملیات ضربتی زمانی که از حضور بهادر در خانه اطمینان داشتند وارد خانه شدند و جوان جنایتکار را که قصد داشت از راه پشت بام فرار کند دستگیر کردند.
وقتی این جوان 23 ساله تحت بازجویی های اولیه قرار گرفت با اعتراف به قتل مرد جوان گفت: من علاقه زیادی به دایی ام داشتم، وقتی که او به قتل رسید تصمیم گرفتم هر طوری که شده است انتقام او را بگیرم، بعد از قتل،پلیس مهدی را دستگیر کرد اما با اینکه او تبرئه شده بود اما من احساس میکردم که او باید از ماجرا خبر داشته باشد بنابراین نقشه انتقامجویی خونین را طراحی کردم و او را به رگبار بستم.
سرهنگ احمد قاسمخانی- رئیس پلیس آگاهی ورامین- با اعلام خبر دستگیری این شرور گفت: متهم هماکنون در بازداشت بسر می برد.
گفتگو با متهم به قتل
- چرا فکر میکردی مهدی قاتل داییات است؟
شبی که داییام به قتل رسید، شایعه افتاد که مهدی قاتل است.
- اما شایعه که سند نمی شود ؟
چند بار خواستم با او حرف بزنم اما حاضر نشد با من روبهرو شود.
- شاید چیزی در این باره نمی دانست؟
نمی دانم، اما من خیلی سعی کردم از او درباره مرگ داییام بپرسم.
- شب حادثه چطور خودروی آنها را در تاریکی شب شناسایی کردید؟
برای این کار طراحی کرده بودیم، می دانستیم که آنها آن شب برای شرکت در یک میهمانی به پاکدشت میروند، برای همین در مسیر بازگشت آنها در محمود آباد کمین کردیم، جایی را انتخاب کرده بودیم که سرعت ماشین ها به خاطر سرعت گیرها کم می شد، یکی از دوستانم چند کیلومتر جلوتر منتظر آنها بود و طبق نقشه به محض دیدن آنها حرکت کرد و از مقابل ما رد شد و ما با رد شدن او به خودروی پشت سر حمله کردیم.
- به دوستانت بابت همکاری پولی داده بودی؟
نه، ولی بارها کمکشان کرده بودم، آنها هم جبران کردند.
- حالا که دستگیر شدهای؟
میدانم اعدام در انتظارم است.